سیزیف

تقلای کور

تقلای کور

سیزیف

به صدای من گوش نکن موسیقی زرد داره
به قلب من دست نزن بیماری سرد داره
به روح من نزدیک نشو که سالهاست طرد شده
به مغز من دست نزن سرایت درد شده
و از همون دور به من حس ماورایی بده
از موجودی که جون داره به من یک تداعی بده
و مثل نقاشی به من خو کن از مجرای نگاه
که من حرکت نمی تونم از چارچوب قاب سیاه

آخرین مطالب
  • ۹۷/۱۲/۲۲
    life
  • ۹۷/۱۲/۱۶
    گه

گه

ساعت چند لعنتی بود که بوی تهوع آور از خواب سبک و نایاب بیدارم کرد. عذاب در عذاب. بزرو از تخت پیزوری و بلند پایین اومدم، دم اتاق وایستادم، درست وسط راهرو، چند قدم عقب تر از اتاق من یک تیکه سیاه و شل بود. اونقدر بدبو و عجیب بود که نمیشد بهش گفت گه. حالم داشت بهم میخورد، مغزم از بو درد گرفته بود.
کدوم بدبختی بوده که نتونسته به اون دستشویی پر از عفونت لعنتبی برسه. و لعنت به این پرستارا و دکترا که از انجام وظیفه فقط قیافه گرفتن رو بلدن.
اینم از سحرگاه
  • keivan zarinany

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی